ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام