مسلم شهید شد وَ تو خواندی حمیده را
مرهم نهادی آن جگر داغدیده را
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست
تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی