هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد