ای شکوه کهکشانها پیشِ چشمانت حقیر
روح خنجر خوردهام را از شب مطلق بگیر
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
امشب که ماهِ آسمان پرتوفشان است
با حُسن خود چشم و چراغ کهکشان است
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است