میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی