این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید
هر سال، ماجرای تو و سوگواریات
عهدیست با خدای تو و خون جاریات
بر نیزۀ شقاوت این فتنهزادها
گیسوی توست، سلسلهجنبان بادها
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی