گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته