بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم