کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست