ابرهای سیاه میگریند
باز باران و باز هم باران
چه شد مگر که زمین و زمان در آتش سوخت
که باغ خاطرهها ناگهان در آتش سوخت
درختان در آتش، خیابان در آتش
خبر ترسناک است: میدان در آتش
طلوع ناگهانها، زیر آوار
غروب قهرمانها، زیر آوار
پرپر شدید، باغ در این غم عزا گرفت
پرپر شدید و باز دل غنچهها گرفت