از مکه خبر آمده داغ است خبرها
باید برسانند پدرها به پسرها
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحرها
داغ است خبرها، نکند باد مخالف
در شهر بپیچد بزند شعله به درها
نزدیک سحر قافلهای رد شد از اینجا
ماندیم دوباره من و اما و اگرها
باید بروم زود خودم را برسانم
حتی شده، حتی شده از کوه و کمرها
از مکه خبر رفته رسیدهست به کوفه
حالا همه با خیرهسری خیره به سرها
بر خاک عزیزیست... ولی پیرهنش را...
سربسته بگویند پسرها به پدرها
برخاک عزیزیست و در راه عزیزیست
خود را برسانید که داغ است خبرها