شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

شوق شکفتن

نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد

چه حُسن یوسف و داودی و چه مریم و نرگس
محمدی‌ست برایم، گلی که بوی تو دارد

چو بی‌غدیر تو تقدیر نیست کوثر مستی
چگونه دم نزنم از خُمی که بوی تو دارد؟...

شود ز عشق تو گفتن، که مشکل است نهفتن
بهار، شوق شکفتن به آرزوی تو دارد

چنین که جامه به تن داری از شکوفۀ طوبی
بهشت می‌کند این نفحه‌ها که کوی تو دارد

نظر به خاک، تو داری که باز مشک‌فشان است
طهارت آب اگر دارد از وضوی تو دارد