سیدمحمدرضا شرافت | شعر هیأت

صبح اربعین

ماه غم رسید و باران تو، ماندم با غم بی‌پایان تو
می‌آید نسیم از سوی نیزه، می‌آید شمیم قرآن تو

امام حسین علیه‌السلام

بدم الحسین (دفتر اول)

شور

شوق رسیدن

حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
در غمِ تشنگی‌ات اشک چکیدن دارد

حضرت زینب علیهاالسلام

دلشوره کلمات

غزل

أيها الصّبور

من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذره‌ام که آمده تا پیشگاه نور

امام حسن مجتبی علیه‌السلام

غزل‌مثنوی

جهان من!

دلی به دست خود آورده‌ام از آن تو باشد
سپرده‌ام به تو سر تا بر آستان تو باشد

امام عصر علیه‌السلام

غزل

پناهم بده

آيينه‌ای و برايت آه آوردم
در محضر تو دلی سياه آوردم

مناجات

تسبیح اشک

رباعی

سلام همسایه!

کجا شبیه تو آخر کدام همسایه؟
عزیز کوچۀ بالا! سلام همسایه!

حضرت موسی مبرقع علیه‌السلام

غزل

روی من هم حساب کن...

نه جسارت نمی‌کنم اما
گاه من را خطاب کن بانو

حضرت معصومه علیهاالسلام

در سایۀ بیت‌النور

غزل

لطف تو...

دل من باز گرفته به حرم می‌آید
درد دل‌هاست که از چشم ترم می‌آید

حضرت معصومه علیهاالسلام

غزل

اگر بگذارند

شب، شبِ اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظه‌ها با تو چه زیباست اگر بگذارند

یاران شهید

مرثیه با شکوه

غزل

وعدهٔ خدا

ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بی‌تو غروب می‌شود این روزها هنوز

امام عصر علیه‌السلام

ایها العزیز

غزل

تبسمت

با نیت نگاه تو آغاز می‌کنم
احساس خویش را به تو ابراز می‌کنم

امام حسن مجتبی علیه‌السلام

فصل کرامت

غزل‌مثنوی

فرق می‌کند

مست از غم توام غم تو فرق می‌کند
محو توام که عالم تو فرق می‌کند

امام حسن مجتبی علیه‌السلام

فصل کرامت

غزل

ابر به باران نرسیده

ای صبر تو چون كوه در انبوهی از اندوه
طوفانِ برآشفتهٔ آرام وزیده

حضرت زینب علیهاالسلام

مرثیه با شکوه

سایر قالب‌ها