صیقل

هر که راه گفتگو در پردۀ اسرار یافت
چون کلیم از «لَن تَرانی» لذت دیدار یافت..

از بلند و پست عالم شکوه کافرنعمتی‌ست
تیغ، این همواری از سوهان ناهموار یافت

گر سبک‌سازی چو شبنم از علایق خویش را
می‌توان در پیشگاه خاطر گل، بار یافت

گاه در آغوش گل، گه در کنار آفتاب
شبنمی بنگر چه‌ها از دیدۀ بیدار یافت..

صیقل آیینۀ گردون صفای خاطر است
می‌شود تاریک عالم، سینه چون زنگار یافت

هر چه از عمر گرامی صرف در غفلت شود
می‌توان یک صبحدم در ملک استغفار یافت..