شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

مصائب مسیح

مصائب تو مگر از مسیح کمتر بود؟
چه قدر سهم دل آخرین پیمبر بود؟

چه زجر‌ها که کشیدی که سر بر آرد دین
درخت عمر تو با خون دل تنا‌ور بود

تو را چگونه گذشت آن کبود لحظاتی
که چشم شعب ابی‌طالب از غمت تر بود

حجاز حجم نفس‌گیر کینه بود و لجاج
نفاق قوم تو یک کار‌زار دیگر بود

تو با دو قاطبۀ شرک و جهل جنگیدی
و رنج‌های تو حتی از این فراتر بود...

امین! یتیم پر آوازۀ‌ بنی‌هاشم!
نگاه تو خود امان‌نامۀ معطر بود