شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

چشمۀ تجرید

کسی از باغ گل آهسته مرا می‌خواند
تا صفا، تا گل نورسته مرا می‌خواند

هر شب از کوچۀ خوش‌بوی شقایق تا صبح
کسی آهسته و پیوسته مرا می‌خواند

با نشاطی دگر از ناحیۀ روشن شوق
هم‌نشین منِ دل‌خسته مرا می‌خواند

امشب از خلوت نزدیک‌ترین خانۀ خاک
عارفی کامل و وارسته مرا می‌خواند...

یا رب این بانگ خوش از حنجرۀ شرقی کیست؟
چه کسی پشت در بسته مرا می‌خواند؟

باده نوشان سحر! چشمۀ تجرید کجاست؟
آشنایی سر گلدسته مرا می‌خواند