هر دل که سوز عشق تکانش نمیدهد
حق در حریم قرب، مکانش نمیدهد
تا نشکند دلی به حقیقت، خدای عشق
نور و صفا به جوهر جانش نمیدهد
چون شمع هر که دعوی روشنگری کند
تقدیر غیر اشک روانش نمیدهد...
«هر گل که بیشتر به چمن میدهد صفا
گلچین روزگار، امانش نمیدهد»
آلالهای که داغ ندیدهست، دست غیب
جا در صف شکستهدلانش نمیدهد
هر دل که نیست تشنۀ جام بلا، خدای
سودای عشق و سوز نهانش نمیدهد
وآنکس که دل به آل علی بست، جبرئیل
جز حرف عاشقی به زبانش نمیدهد...
::
در نینوای عشق کسی بهتر از حسین
از جان، رضا به مرگ جوانش نمیدهد...
آنقدر تشنه است که یک بوسۀ وداع
پایان به آتش هیجانش نمیدهد
صد چشمِ انتظار به ره مانده است و اشک
مهلت به دیدۀ نگرانش نمیدهد
پشت سر مسافرش از خیمه آب ریخت
وقتی که دید گریه امانش نمیدهد
زیباتر از علی کسی از اهلبیت وحی
جان در ره امام زمانش نمیدهد...