در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
دیر سالیست هر چه میخواهم
از تو یک واژه درخورت گویم
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
کیست امشب حلقه بر در میزند
میهمانی، آشنایی، محرمی؟