بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را
مؤمن به غیب شو که بیابی حضور را
من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
بال پرواز گشایید که پرها باقیست
بعد از این، باز سفر، باز سفرها باقیست