صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
غدیر، خاطری از گل شکفتهتر دارد
غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد
جلوهگر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
تو را تا دیدهام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم