زهرای حزین، ز گرد راه آمده بود
جبریل، غریق اشک و آه آمده بود
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خورشید به خون نشستهام، آه! رسید
آهِ منِ دلشکسته تا ماه رسید
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است