علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورۀ سختی بودم