فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست