نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری