شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت