ای آرزویت دراز و فرصت کوتاه!
هم گوش به زنگ باش و هم چشم به راه
ای در دلِ تو زلال ایمان جاری
ای زخمِ زمانه بر وجودت کاری
از علم شود مرد خدا حقبینتر
عطر نفسش ز باغِ گل رنگینتر
شور سفر کربوبلا در سر توست
برخیز، گذرنامه، دو چشم تر توست
دلا بكوش كه آیینۀ خدات كنند
به خود بیایی و از دیگران جدات كنند