روی تو را ز چشمۀ نور آفریدهاند
لعل تو از شراب طهور آفریدهاند
ز اشک، دامن من رشک آسمان بودهست
پر از ستاره چو دامان کهکشان بودهست
ای جان جهان، عیان تو را باید دید
با دیدهٔ خونفشان تو را باید دید
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم
از بندگی حضرت معبود زدیم