انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
در آسمان ملائکۀ خوش ذوق
شهر بهشت را که بنا کردند...
گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد
از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو میآید
نفسهایم گواهی میدهد بوی تو میآید
...و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
همسایه، سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد