تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد؟
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد؟
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم