شعر ملی میهنی | شعر هیأت

در های و هوی باد و در آرامش باران
ریشه دواندم از گذشته تا همین الان

مجتبی حاذق

غزل

رها کردند پشت آسمان زلف رهایت را
خدا حتماً شنید آن لحظۀ آخر دعایت را

حامد اهور

غزل

رحمت باران اگر سیل است یا موج بلاست
هرچه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست

مهدی جهاندار

غزل

بسیار بار آب گذر کرد از سرش
شیراز ماند و چشمۀ الله اکبرش

علیرضا قزوه

قصیده

به روی آب می‌بینم ورق‌های گلستان را
به طوفان می‌دهد سیلاب، مشق «باز باران» را

محمدحسین انصاری‎‌نژاد

غزل

سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود

محمدعلی علمی

غزل

این عطر دل‌انگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده

محمدجواد غفورزاده

خورشید کعبه

مربع‌ترکیب

کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت

ناصر فیض

گزیدۀ شعر جنگ و دفاع مقدس

غزل

پرنده‌ها همه در باد، تار و مار شدند
نگاه‌ها همه از اشک، جويبار شدند

سعید بیابانکی

باغ دوردست

غزل

امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد

حبیب حاجی‌پور

غزل

چه سنگین است درد و ماتم تو
مگر این اشک باشد مرهم تو

عباس احمدی

دوبیتی

دلم دلم دلم دلم دلم فرو ریخت
قدح‌قدح شکسته شد، سبو‌سبو ریخت

زهرا سپه‌کار

غزل