لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت