آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت