چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم اینجا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم اینجا
ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را
مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
لبتشنهای و یادِ لب خشک اصغری
آن داغ دیگریست و این داغ دیگری