قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود