پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد