مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
ای چشم علم خاک قدوم زُرارهات
جان وجود در گرو یک اشارهات
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
روی تو را ز چشمۀ نور آفریدهاند
لعل تو از شراب طهور آفریدهاند
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را