قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را