کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را