آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها