جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی