ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام