دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان