ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام