سرم را میزنم از بیکسی گاهی به درگاهی
نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی
یکی ز خیل شهیدان گوشهٔ چمنش
سلام ما برساند به صبح پیرهنش
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات