ای «در» تو عجب معرفت آموختهای
یکسینه سخن داری و لب دوختهای
ای عشق نبی سرشته با آب و گِلت
ای مِهر علی، روشنیِ جان و دلت
چون «فاطمه» هیچ واژهای ناب نبود
روشنتر از او، آینه و آب نبود
چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
انوار خدا ز روی زهرا پیداست
هستی، همه سر در قدم فاطمه است
آفاق، رهین کرَم فاطمه است