امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود