امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود