هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود