پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم