تابید بر زمین
نوری از آسمان
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم